مدح و وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
بیــن کــویــر خشک آرامیـده دریــا دریایی از عشق و وفا و نور زهرا دریایی از مهر رضا و عشق حیـدر آید صدا از موج آن: اَدرِک بــرادر مرآت نــور مــادر مظلومه گـشــتـه از سوی موسی نام او معصومه گشته معصومه یعنی عشق، یعنی اسـتــقامت معصومه یعنی خواهرو دخت امامت معصومه یعنی نوریعنی دل ربـایـی معصومه یعنی فــانــی عشق خـدایی معصومه یعنی مغفرت یعنی عطـوفت معصومه یعنی لطف واحسان بی نهایت معصومه یعنی دختر خیــر البــریـه معـصومه یعنی یاسی از نسل فریده معصومه یعنی عمه ی جود و کرامت مـعصومه یعـنی آسمانـی از شهامت معصومه یعنی شیرزن دربیشه ی عشق نخـل بلندی از بن و از ریشۀ عـشق معصومه یعنی یاس باغ آل عصمت معصومه یعنی کـعـبـۀ آمال عصمت معصومه یعنی با بـرادر تا شهــادت معصومه یعنی جان سپردن بین غربت معصومه یعنی زینب ثـانی زهــــرا معصومه یعنی قلب طوفــانـی زهرا زینب نشان بود و ولی سیلی نـدیـده هرگــز کسی رخسار او نیلـی ندیده زینب نشان بود و ولی دستش رسن نیست هم چون اسیران در میان انجمن نیست زینب نشان بود و ولی با اشک وگریه قــلـبش نــدیــده داغ عـباس و رقـیـه زینب نشان بود و ولی او بی مدد نیست در قسمت او ضرب جان کاه لگد نیست امشب که او دردم دوا بنموده شــادم آری رسیــده زیــنــب ثــانی بــه دادم من دعـبلم دلـداده ی اخت الرضایــم با دست بی بی مُهر شد کرب وبلایم |